مطالب با تگ ‘عکاس’
مصاحبه اختصاصی با آرین آقاجانی
آرین آقاجانی عکاس جوان ایرانی است که در استرالیا زندگی میکند. نکتهای که او را نسبت به اغلب عکاسان امروزی متمایز میسازد، عکاسی با فیلمهای قطع متوسط (Medium Format) است. در واقع در روزگاری که بسیاری دوران عکاسی آنالوگ را تمام شده میدانند، او علاقهی خود را در عکاسی با فیلمهای قطع متوسط یافته و با جدیت آن را دنبال میکند. اگر سری به سایتش بزنید متوجهی علاقهی او به عکاسی پرتره و نوع خاصی از عکاسی که نوردهی طولانی (Long Exposure) نام دارد خواهید شد.
خوشبختانه چندی پیش برای اولین بار فرصتی دست داد تا او را ملاقات کنم و گپ دوستانهای با هم بزنیم؛ بعد از آن ایدهی مصاحبهای به ذهنم خطور کرد. چیزی که پیش رو دارید گفتگوی خودمانی من با آرین آقاجانی است که بیشک برای علاقمندان به عکاسی جذاب خواهد بود.
در راه ثبت حقیقت کشته شد؛ کاوه گلستان
– بزودی مطلبی در مورد کاوه گلستان را در اینجا خواهم نوشت. تا آن موقع روند آمادهسازی این مطلب را میتوانید در تایملاین پیگیری کنید.
تایملاین:
۱. چهارم تیر ۹۱: کتاب “کاوه گلستان، عکسها و یک گفت و گو” را بعد از مدتها برای بار دوم خواندم.
۲. پنجم تیر ۹۱: چند مطلب که در زمان کشته شدن کاوه گلستان در خبرگزاریهای مشهور منتشر شد را خواندم.
۳. پنجم تیر ۹۱: جستجو در یوتیوب نتیجهی مطلوبی نداشت. جای تعجب است که هیچ مصاحبهای وجود ندارد.
۴. پنجم تیر ۹۱: اسلایدشویی ساخته داریوش رجبیان در مورد کاوه گلستان همراه با عکسهایش و صحبتهای همسرش، هنگامه گلستان را در سایت جدیدآنلاین دیدم.
۵. ششم تیر ۹۱: آدرسهای www.golestanaward.com و www.kavehgolestan.com متاسفانه هر دو منقضی شدهاند. چه حس بدی به آدم دست میدهد.
۶. ششم تیر ۹۱: تمامی مطالب و اخبار مرتبط با کاوه گلستان در سایت عکاسی را خواندم. جایزه عکاسی مطبوعاتی کاوه گلستان پس از برپایی سه دوره به کار خود خاتمه داد. در فروردین ۱۳۸۶ مهرک و هنگامه گلستان (پسر و همسر کاوه گلستان) خبر از راهاندازی سایتی دادند که عکسهای منتخب در آن نمایش داده خواهد شد.
۷. هفتم تیر ۹۱: نوشتن مقدمهی مطلب را به پایان رساندم. باور کردنش کمی سخت است که بعد از دو سال ذهنیتم در حال شکل گرفتن است.
۸. دهم تیر ۹۱: ساختار مطلب اصلی را به قسمتهای قبل از انقلاب، انقلاب، جنگ و پس از جنگ تقسیم کردهام. راستش جمع و جور کردن این همه مطلب از منابع مختلف و سازمان دادن به آنها کمی سخت است.
۹. دهم تیر ۹۱: نمیدانم اسمش را چه بگذارم! جوگیر شدن؟ اما هر چه بیشتر در مورد کاوه میخوانم و بیشتر به او فکر میکنم، بیشتر به این فکر میافتم که قید همه چیز را بزنم و در بیست سی سال باقی مانده از عمرم با دوربین به بطن زندگی انسانها بزنم.
۱۰. دوازدهم تیر ۹۱: بخش اعظم نوشتهی کاوه گلستان در مورد مجموعه عکس شهرنو را از کتاب Recording the truth in Iran ترجمه کردم. حین ترجمه مدام چشمم میافتاد به عکسی که در صفحه کناری بود. زنی چشمانش را گرفته، دستمال کاغذی مارک Kleenex کنارش روی تخت قرار گرفته و آن بالا عکس پارهی زنی که به بیرون کادر نگاه میکند به دیوار چسبیده است. هماهنگی که بین این المانهای ساده وجود دارد چیزهای زیادی را بازگو میکند.
۱۱. دوازدهم تیر ۹۱: خیلی دوست داشتم که متن اصلی و فارسی نوشته کاوه در مورد شهرنو که در روزنامه آیندگان چاپ شد را پیدا کنم که تلاشهایم بینتیجه ماندند.
۱۲. هفدهم تیر ۹۱: ترجمه متن نوشته شده توسط کاوه در کتاب Recording the truth in Iran به پایان رسید. البته این متن در روزنامه آیندگان و در سال ۱۳۵۶ نوشته شده که در این کتاب به انگلیسی ترجمه شده است.
۱۳. نوزدهم تیر ۹۱: نوشته شهریار توکلی را در اینجا خواندم. کاوه نه تنها خود پر از شور و هیجان بوده بلکه به گفته شهریار توکلی حین تدریس عکاسی استاد بلامنازع تحریک و تهییج بود. در انتهای این نوشته عکسهای مجموعه توانا بود هر که دانا بود که کمتر دیده شدهاند وجود دارد.
۱۴. بیست و دوم تیر ۹۱: متأسفانه چند روز پیش، فخری گلستان، مادر کاوه گلستان از دنیا رفتند. روحشان شاد.
۱۵. بیست و دوم تیر ۹۱: متن مربوط به مجموعه کارگر از کتاب Recording the truth in Iran را ترجمه کردم.
۱۶. بیست و دوم تیر ۹۱: مستند War Photographer را برای چندمین بار دیدم.
۱۷. بیست و سوم تیر ۹۱: مطلب مربوط به مجموعه روسپی تقریباً به پایان رسید.
۱۸. بیست و سوم تیر ۹۱: میخوانم و فرو میروم.
۱۹. بیست و پنجم تیر ۹۱: متن مربوط به مجموعه مجنون از کتاب Recording the truth in Iran را ترجمه کردم.
چرا عکس میگیرم؟ – قسمت اول
سوال، سوال سرراستی است اما جواب سرراستی برای آن وجود ندارد! در واقع، توضیح آن همه عشق و علاقه و تمام افکار و ایدههایی که حول عکاسی میچرخد، به شخصه برایم دشوار است! اگر شاید عکاس خبری و یا عکاس جنگ بودم پاسخ دادن به این سوال برایم آسانتر بود. اما قضیه برای کسی که دوست دارد هر نوع سبک عکاسی را تجربه کند و عکاسی را به عنوان بخشی از سرگرمیاش در نظر گرفته متفاوت است. اگر بخواهم دقیق فکر کنم و روی اصلیترین عامل متمرکز شوم، احتمالا ثبت لحظه را به عنوان عامل عکس گرفتنم اعلام کنم. شاید این چیزیست که یک عکس و فیلم قدیمی را از یکدیگر متمایز میسازد و به شخصه عکس را به فیلم ترجیح میدهم. اما عامل دیگری که به ذهنم میرسد، نشان دادن صحنههاییست که از زاویه دید چشم آدمی پنهان میماند و یا صحنههایی که ما به راحتی از کنار آنها عبور میکنیم. در واقع عکس به مانند یک تشدید، توجه بیننده به اطرافش را بیشتر جلب میکند. تشدیدی که محدودیت زبانی ندارد.
در ادامه نظر سایرین را در مورد این سوال خواهید خواند. شما اگر علاقمند هستید که به این سوال پاسخ دهید میتوانید نظرات خود را در از طریق این آدرس ثبت کنید.
ادامه مطلب »
چرا عکس میگیرم؟
“من میخواهم صحنههایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشهدار کند و به خطر بیندازد. میتوانی نگاه نکنی، میتوانی خاموش کنی، میتوانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتلها. اما نمیتوانی جلوی حقیقت را بگیری. هیچ کس نمیتواند.”
کاوه گلستان
——————–
فرقی نمیکند عکاس حرفهای و یا مبتدی هستید و یا با چه دوربینی عکاسی میکنید، حتی اگر با چشمانتان تمرین عکاسی میکنید، بیایید احساسات و انگیزه خود را با طرح این سوال به رشته تحریر درآوریم. پاسخ شما میتواند یک کلمه و یا چندین پاراگراف باشد. پاسخها به تدریج در اینجا منتشر خواهند شد. برای درج پاسخ خود اینجا را کلیک کنید.
emphas.is به کمک فتوژورنالیستها آمده است
تشویش و دلواپسی بسیاری از ما در این دنیای به اصطلاح مدرن، بزرگ به چشم میآید اما همین حالا که در حال نوشتن این مطلب و شما در حال خواندن آن هستید، کودکی از فرط گرسنگی در گوشهای افتاده، مادری برای امرار معاش بدنفروشی میکند و یا در شرایطی بدتر مورد تجاوز قرار میگیرد، مینی انتظار عابری را میکشد، گلولهای بدن سربازی را میسوزاند، آن دوردستها عدهای در جنگل مخفی شدهاند و احتمال حملهای دل آنها را میلرزاند و … اینها واقعیتهایی هستند که به موازات زندگی نسبتا عادی ما جریان دارند که یا دیده نمیشوند و یا به سرعت فراموش میشوند. به عنوان مثال تنها کافیست نگاهی به پروژههای سایت emphas.is بیاندازید تا برایتان یادآوری شود که در قرن ۲۱ فقر بیش از پیش شده و خشونت قرون وسطایی به وفور به چشم میخورد. البته این پروژهها در حد یک طرح اولیه هستند و به منظور دریافت کمکهای نقدی تا سقف مورد نیاز برای شروع به کار در سایت emphas.is معرفی شدهاند. در ادامه در مورد این سایت بیشتر خواهید خواند.
ادامه مطلب »
چالشهای هوا کردن فتوبلاگ شخصی! – قسمت دوم
راهاندازى فتوبلاگ در کمتر از پنج دقیقه به کمک Pixelpost
مطلبی که پیش رو دارید، مدتها پیش در شماره ۹۷ دو هفتهنامه عصر شبکه به چاپ رسیده است. اکنون مناسب دیدم که این مطلب را در اینجا نیز منتشر کنم. قسمتهای بعدی این مطلب را نیز بزودی در اینجا قرار خواهم داد. قسمت اول را اینجا بخوانید.
در شماره قبل در مورد مزایا و معایب ساخت و مدیریت فتوبلاگ شخصى صحبت شد و در انتها خواندید که چرا من نرمافزار Pixelpost را براى ساخت فتوبلاگ شخصى خود انتخاب کردهام. در این شماره همانطور که در شماره قبل قول داده بودم مىخواهم شما را با چگونگى ساخت فتوبلاگ شخصى به کمک نرمافزار Pixelpost آشنا سازم. بهتر است نگرانى به خود راه ندهید چون این کار در کمتر از پنج دقیقه امکانپذیر است.
ادامه مطلب »
چالشهای هوا کردن فتوبلاگ شخصی! – قسمت اول
مطلبی که پیش رو دارید، مدتها پیش در شماره ۹۷ دو هفتهنامه عصر شبکه به چاپ رسیده است. اکنون مناسب دیدم که این مطلب را در اینجا نیز منتشر کنم. قسمتهای بعدی این مطلب را نیز بزودی در اینجا قرار خواهم داد (از دست ندهید!).
چرا فتوبلاگ شخصى؟
گستردگى و پیشرفت در عکاسى دیجیتال به گونهاى بوده است که امروزه بسیارى از کاربران به نحوى به یک دوربین دیجیتال دسترسى دارند. بارزترین مثال دوربینهاى تلفنهاى همراه است که در چند سال اخیر پیشرفت چشمگیرى داشتهاند. این مسئله سبب شده است که ذوق هنرى بسیارى از کاربران گل کند و عکسهاى زیبایى را ثبت کنند. حتى عدهاى پا را فراتر گذاشتهاند و آثار خود را مرتب بر روى اینترنت منتشر مىکنند. همانطور هم که مىدانید سایتها و روشهاى مختلفى براى نشر و به اشتراکگذارى عکس وجود دارد که عواملى مانند سطح عکاس، نوع عکسها و هدف از عکاسى کاربران را به سرویسدهندههاى مختلفى سوق دادهاند. به عنوان مثال آنهایى که در کارشان جدىتر هستند و یا عکاسى را به عنوان حرفه خود انتخاب کردهاند اقدام به ساخت سایت یا فتوبلاگ شخصى مىکنند. این مسئله سبب شد تا در مورد مزایا و معایب ساخت فتوبلاگ شخصى بنویسم. در ادامه شرح تجربه شخصىام در مورد ساخت فتوبلاگ آورده شده است.
ادامه مطلب »
مصاحبه با سام جوانروح، فتوبلاگر موفق ایرانی
اگر به سایت Coolphotoblogs که دایرکتوری فتوبلاگها محسوب میشود بروید و روی لینک Top Contributors کلیک کنید بیشک فتوبلاگی به نام [daily dose of imagery] وجود دارد که از کانادا است و اگر روی لینک پروفایل آن کلیک کنید خواهید دید که Rank این فتوبلاگ ۱۰ از ۱۰ است! لازم است بدانید این امتیازدهی طبق گفته سایت Coolphotoblogs براساس محبوبیت لینک، میزان بروزرسانی، کیفیت و سطح عکسها و … به هر فتوبلاگ تعلق میگیرد. اما بیایید با هم سری بزنیم به قسمت About این فتوبلاگ.
همانطور که توضیح داده شده است، عکاس این فتوبلاگ سام جوانروح نام دارد که از سال ۱۹۹۹ ایران را ترک کرده و هماکنون در کانادا زندگی میکند. به علاوه اطلاعات دیگری مانند افتخارات و جوایزی که توسط ایشان کسب شدهاند در قسمت awards and recognitions ذکر شده است. از سوی دیگر اگر به آرشیو این سایت بروید خواهید دید که اولین پست این فتوبلاگ به جولای ۲۰۰۳ باز میگردد!
با این مقدمه حتما کنجکاو شدهاید که در مورد این عکاس بیشتر بدانید. خوشبختانه چندی پیش مصاحبهای را از ایشان با Michael Zhang پیدا کردم که در ۲۷ جولای ۲۰۰۹ صورت گرفته است. با اینکه مدت زیادی از آن میگذرد با این حال بنظرم بسیار خواندنی است. به همین دلیل من آن را به فارسی ترجمه کردهام. لازم به ذکر است که در ترجمه این مصاحبه سعی کردهام سلیس بودن نوشته علاوه بر حفظ اصالت گفتار حفظ شود. به علاوه همانطور که خواهید دید در بعضی قسمتها مجبور شدهام کلمات انگلیسی را با توجه به عدم وجود معادل فارسی مناسب عینا به کار ببرم.
ادامه مطلب »
چگونه یک عکاس خوب بشوم؟
نمیدانم از بخت خوب و یا بخت بد ما است که در دنیای دیجیتال دست به دوربین شدهایم. بخت خوب به این دلیل که دیگر دردسرها و هزینههای تعویض حلقههای فیلم، ظهور و چاپ عکس در دنیای آنالوگ وجود ندارد و بخت بد به این دلیل که بسیاری لذت عکاسی آنالوگ را بیشتر از دیجیتال میدانند. برخی حتی ظهور دنیای دیجیتال را آغاز از بین رفتن جوهره عکاسی میدانند. با تمام این حرفها اغلب دستگاههای قابل حمل دیجیتال به دوربین عکاسی مجهز شدهاند و از این رو ثبت لحظات زندگی به آسانی امکانپذیر شده است. به موازات این تحول ظهور سرویسدهندگان فتوبلاگ و به اشتراکگذاری عکس سرعت انتقال و به اشتراکگذاری عکسها را دو چندان کردهاند. بنابراین دور از انتظار نبود که سیل عظیمی از علاقمندان به سمت این حوزه سرازیر شود. جالب است بدانید از زمانی که فوتوبلاگم را راهاندازی کردهام با سوالات فراوانی مواجه شدهام که مضمون تمامی آنها این بوده است که «چگونه میتوان خوب عکس گرفت؟» راستش را بخواهید جواب سرراستی برای این سوال وجود ندارد و حتی یک نسخه را نمیتوان برای همگان پیچید! اما چیزی که مشخص است کلیاتی است که توجه به آنها تحول بزرگی را در شما بوجود خواهد آورد. در واقع در این شماره به جای اینکه بیایم ترفندی و یا نحوه کار کردن با دوربین یا ویرایشگر عکسی را آموزش دهم میخواهم به مسائل بنیادی بپردازم! چیزهایی که میخواهم بگویم اهمیت بسیار بیشتری دارد. البته بنده نه استاد عکاسی هستم و نه اینکه سالها عکاسی میکنم! من هم به مانند شما یک علاقمند جدی به عکاسی هستم که طی سه، چهار سال اخیر تجربه اندکی کسب کرده است.
ادامه مطلب »