آموزش ویرایش عکس با Adobe Lightroom – قسمت دوم
مهارت ویرایش عکس با خواندن یک مطلب، دیدن یک ویدیو و ویرایش چند عکس کسب نمیشود. در واقع در کنار آموختن قسمتهای مختلف یک ویرایشگر عکس باید با تمرین و ممارست چشمان خود را، همانطور که در قسمت قبل گفتم، تربیت کنید. در این قسمت قصد دارم به مانند قسمت قبل مراحل ویرایش یکی دیگر از عکسهایم را از ابتدا توضیح دهم. بنابراین قبل از هر چیز توجه شما را به این دو عکس جلب میکنم.
تصویر ۱ – قبل از ویرایش
تصویر ۲ – بعد از ویرایش
همانطور که مشاهده میکنید رنگها در تصویر ۱ سرد و بیروح هستند. اما در تصویر ۲ شاهد عکسی شفاف، روشن و خوشرنگ هستیم. این عکس با دوربین Canon 40D و لنز هفتاد-دویست میلیمتر L f4 IS در فرمت RAW، ایزوی صد، اف چهار، سرعت شاتر ۱/۱۲۵ ثانیه و فاصله کانونی هفتاد میلیمتر گرفته شده است. بطور کلی اگر اهل ویرایش عکس هستید و دوربین شما از فرمت RAW پشتیبانی میکند حتما پیشنهاد میکنم در این فرمت عکاسی کنید. به این دلیل که فرمت RAW خروجی خام سنسور دوربین است و پس از ویرایش به نتیجه بهتری دست پیدا خواهید کرد. در حالی که در فرمت JPEG خروجی دوربین فشرده شده و بسیاری از اطلاعات از بین رفتهاند. بنابراین فایلهای JPEG از نظر ویرایش انعطافپذیزی چندانی ندارند. البته توجه داشته باشید که حجم یک فایل RAW به مراتب بیشتر از یک فایل JEPG است.
ادامه مطلب »
ما فرزندان ایرانیم
عکس: شاپور شیلاندری
همه چیز کودکان از ته دلشان است. خندهشان، گریهشان، تفنگ خواستنشان، ماکارونی خوردنشان! همیشه افسوس میخورم که چرا آن سالها رفتهاند و دیگر یاغیانی در تصورات من وجود ندارند که با تفنگهایم آنها را بکشم! آن روزهای خوش رفتهاند و حالا تنها زیر نظر گرفتن کودکان تصاویری را از آن زمان از اعماق ذهنم بیرون میکشند که هی فلانی، یادت هست؟!
گذشت و گذشت تا اینکه بطور اتفاقی به موسیقی تیتراژ بچههای مدرسه همت برخوردم. همان که میخواند: ما گلهای خندانیم فرزندان ایرانیم … این موسیقی جرقه ساخت اسلایدشویی از بچههای ایران را در ذهنم بوجود آورد. سرانجام تکانی به خود دادم و از دوستان عکاسی که میشناختم خواهش کردم که اگر عکسی در رابطه با کودکان ایران دارند را از من دریغ نکنند. البته زمان موسیقی نیز چندان زیاد نبود و به همین دلیل مجبور شدم بهترین عکسها را انتخاب کنم. چیزی که پیش رو دارید حاصل این تلاش است. مسلما اگر راهنمایی باقی دوستان نبود بنده در ساخت این مجموعه عاجز بود. در اسلایدشو بچههای ایران عکسهایی از سینا عزیزی، آرش آزادی، احسان امینی، احسان عباسی (خودم!)، وحید همتی، حمزه کرباسی، عالیه سعادتپور، شاپور شیلاندری، عاطفه شهشهانی، کاوان نصراللهبیگی و مهراد حیدری منفرد را خواهید دید. این مجموعه توسط نرمافزار Adobe Premiere Pro ساخته شده و در اینجا (ویمئو) یا اینجا (یوتیوب) قابل دسترس است.
بامبوهای خانه ما
برای ثبت یک عکس خوب حتما لازم نیست که در خط مقدم جبههای باشید! گاهگاه اتفاقاتی در اطراف محل زندگیتان در جریان هستند که به تصویر کشیدن آنها مجموعه جالبی را نتیجه میدهد. اما بیایید پا را فراتر بگذارید و چرخی در خانه یا حیاط خانه خود بزنید. به عنوان مثال این عکس را ببینید:
این عکس در دو قدمی محلی که هماکنون نشستهام گرفته شده است! داستان از این قرار است که در داخل خانه بطور خیلی بیهدف در حال چرخ زدن بودم که سایههای بلند بامبوهای شانس که در مجاورت پنجره قرار داشتند و نور آفتاب صبحگاهی به آنها میتابید نظرم را به خود جلب کردند. پس از گرفتن چند عکس، عکس بالا به همراه دو عکس زیر را انتخاب کردم و آنها را به کمک Lightroom سیاه سفید کردم.
کامپکتهای حرفهایپسندان
مطلبی که پیش رو دارید چندی پیش در شماره ۲۵ ماهنامه سختافزار و به قلم اینجانب به چاپ رسیده است. اکنون مناسب دیدم که این مطلب را در وبلاگ شخصی خود نیز منتشر کنم. البته توجه داشته باشید که این مطلب در حدود پنج شش ماه پیش نوشته شده است و احتمالا مدلهای معرفی شده، آخرین مدلهای موجود در بازار جهان (و نه ایران) نیستند. به عنوان مثال یکی از حرفهایترین کامپکتهایی که به تازگی به بازار عرضه شده است Fuji Finepix x100 نام دارد که امیدوارم به زودی در مورد آن هم مطلبی بنویسم.
دوربینهای DSLR آرزوی افرادی است که به عکاسی علاقمند هستند و میخواهند بطور جدی به آن بپردازند. همانطور که میدانید این دوربینها نسبت به دوربینهای کامپکت و شبه SLR یا SLR-Like مزیتها و قابلیتهای گوناگونی دارند که از آنها میتوان به امکان تعویض لنز، سرعت راهاندازی بالا (مدت زمان روشن شدن دوربین و گرفته شدن اولین عکس)، سنسور بزرگ و گرفتن عکسها در ISO بالا همراه با نویز کم و بسیاری مورد دیگر اشاره کرد. اما DSLRها محدودیتهایی را نیز برای عکاس به ارمغان میآورند! که اولین و محسوسترین آن اندازه بزرگ یک DSLR است. به عنوان مثال تنها کافیست یک DSLR همراه با یک لنز معمولی را در خیابان و یک بازار دربیاورید تا توجه همگان را به خود جلب کنید! بدین ترتیب اگر مستند اجتماعی کار میکنید سوژهها حس و حالت طبیعی خود را از دست میدهند. از سوی دیگر حمل و نقل این دوربینها به واسطه وزن زیاد و اندازه بزرگ بسیار پردردسر است. مسئله دیگری که به شخصه با آن مواجه بودهام ممنوع بودن استفاده از دوربینهای حرفهای در برخی مکانها و بناهای تاریخی کشور است. در این مواقع بسیار ناراحت کننده است که ببینید سایر بازدیدکنندگان با دوربینهای کامپکت و یا موبایل آن هم با فلاش عکاسی میکنند اما به شما اجازه عکاسی داده نمیشود! این مقدمه را عنوان کردم که بگویم در مواقعی نیاز به یک دوربین کامپکت اجتنابناپذیر است. در واقع بسیاری از عکاسان حرفهای در کنار بدنهها و لنزهای چند میلیون تومانی خود حتما یک کامپکت نیز به همراه دارند. اما کدام کامپکتها برای حرفهایها توصیه میشود؟ آیا میدانستید کامپکتهایی وجود دارند که از قابلیت تعویض لنز پشتیبانی میکنند؟ آیا میدانستید کامپکتهایی وجود دارند که سنسوری به اندازه دوربینهای DSLR دارند؟ برای یافتن پاسخ این سوالها پیشنهاد میکنم این مطلب را که در آن چند کامپکت حرفهای (در محدوده قیمت مشابه) معرفی شده است را مطالعه کنید.
چرا عکس میگیرم؟ – قسمت اول
سوال، سوال سرراستی است اما جواب سرراستی برای آن وجود ندارد! در واقع، توضیح آن همه عشق و علاقه و تمام افکار و ایدههایی که حول عکاسی میچرخد، به شخصه برایم دشوار است! اگر شاید عکاس خبری و یا عکاس جنگ بودم پاسخ دادن به این سوال برایم آسانتر بود. اما قضیه برای کسی که دوست دارد هر نوع سبک عکاسی را تجربه کند و عکاسی را به عنوان بخشی از سرگرمیاش در نظر گرفته متفاوت است. اگر بخواهم دقیق فکر کنم و روی اصلیترین عامل متمرکز شوم، احتمالا ثبت لحظه را به عنوان عامل عکس گرفتنم اعلام کنم. شاید این چیزیست که یک عکس و فیلم قدیمی را از یکدیگر متمایز میسازد و به شخصه عکس را به فیلم ترجیح میدهم. اما عامل دیگری که به ذهنم میرسد، نشان دادن صحنههاییست که از زاویه دید چشم آدمی پنهان میماند و یا صحنههایی که ما به راحتی از کنار آنها عبور میکنیم. در واقع عکس به مانند یک تشدید، توجه بیننده به اطرافش را بیشتر جلب میکند. تشدیدی که محدودیت زبانی ندارد.
در ادامه نظر سایرین را در مورد این سوال خواهید خواند. شما اگر علاقمند هستید که به این سوال پاسخ دهید میتوانید نظرات خود را در از طریق این آدرس ثبت کنید.
ادامه مطلب »
تیشرتهای خفن برای عکاسهای خفن!
امروز در وبگردیهایم به مطلب جالبی برخوردم که در آن Michael Zhang تعدادی تیشرت با طراحیهای جالب برای علاقمندان به عکاسی را در سایت PetaPixel معرفی کرده بود. من نیز مناسب دیدم که این مطلب را با خوانندگان دید نزدیک به اشتراک بگذارم. در ضمن امکان خریداری این تیشرتها با کلیک بر آنها وجود دارد.
خطوط در ترکیببندی عکس
زمانی که به عکسی نگاه میکنیم ناخودآگاه نگاهمان به سمت خطوط جلب میشود و آنها را دنبال میکند. بنابراین خطوط و نحوه قرار گرفتن آنها در عکس نقش بسزایی را در ترکیببندی در عکاسی بازی میکند. به عنوان مثال استفاده از خطوط هادی (Leading Lines) نگاه بیننده را به درون عکس میکشاند و بُعد اثر را بخوبی القا میکند. عکسهای زیر مثال خوبی برای این موضوع هستند.
چرا عکس میگیرم؟
“من میخواهم صحنههایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشهدار کند و به خطر بیندازد. میتوانی نگاه نکنی، میتوانی خاموش کنی، میتوانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتلها. اما نمیتوانی جلوی حقیقت را بگیری. هیچ کس نمیتواند.”
کاوه گلستان
——————–
فرقی نمیکند عکاس حرفهای و یا مبتدی هستید و یا با چه دوربینی عکاسی میکنید، حتی اگر با چشمانتان تمرین عکاسی میکنید، بیایید احساسات و انگیزه خود را با طرح این سوال به رشته تحریر درآوریم. پاسخ شما میتواند یک کلمه و یا چندین پاراگراف باشد. پاسخها به تدریج در اینجا منتشر خواهند شد. برای درج پاسخ خود اینجا را کلیک کنید.
چالشهای هوا کردن فتوبلاگ شخصی! – قسمت سوم
مدیریت فتوبلاگ به کمک سیستم مدیریت محتوای Pixelpost
مطلبی که پیش رو دارید، مدتها پیش در شماره ۹۸ دو هفتهنامه عصر شبکه به چاپ رسیده است. اکنون مناسب دیدم که این مطلب را در اینجا نیز منتشر کنم. قسمت اول و دوم را در اینجا و اینجا بخوانید. در قسمت بعد در مورد افزونههای Pixelpost که در حال حاضر از آنها در فتوبلاگم استفاده میکنم توضیح خواهم داد.
در قسمت قبل در مورد دلایل راهاندازى فتوبلاگ و چگونگى نصب سیستم مدیریت محتواى Pixelpost بطور کامل صحبت شد. در این قسمت مىخواهم شما را با امکانات و قابلیتهاى این سیستم مدیریت محتوا و چگونگى کار با آن آشنا سازم. در واقع در این مطلب نحوه ارسال عکس به فتوبلاگ، تغییر قالب، کار با Addonها و سایر تنظیمات را آموزش خواهم داد.
ادامه مطلب »
emphas.is به کمک فتوژورنالیستها آمده است
تشویش و دلواپسی بسیاری از ما در این دنیای به اصطلاح مدرن، بزرگ به چشم میآید اما همین حالا که در حال نوشتن این مطلب و شما در حال خواندن آن هستید، کودکی از فرط گرسنگی در گوشهای افتاده، مادری برای امرار معاش بدنفروشی میکند و یا در شرایطی بدتر مورد تجاوز قرار میگیرد، مینی انتظار عابری را میکشد، گلولهای بدن سربازی را میسوزاند، آن دوردستها عدهای در جنگل مخفی شدهاند و احتمال حملهای دل آنها را میلرزاند و … اینها واقعیتهایی هستند که به موازات زندگی نسبتا عادی ما جریان دارند که یا دیده نمیشوند و یا به سرعت فراموش میشوند. به عنوان مثال تنها کافیست نگاهی به پروژههای سایت emphas.is بیاندازید تا برایتان یادآوری شود که در قرن ۲۱ فقر بیش از پیش شده و خشونت قرون وسطایی به وفور به چشم میخورد. البته این پروژهها در حد یک طرح اولیه هستند و به منظور دریافت کمکهای نقدی تا سقف مورد نیاز برای شروع به کار در سایت emphas.is معرفی شدهاند. در ادامه در مورد این سایت بیشتر خواهید خواند.
ادامه مطلب »