آرشيو براى موضوع ‘عمومى’
آیفونگرافی به شما بال میدهد!
مطلبی که پیش رو دارید در شماره ۴۳ ماهنامه سختافزار به چاپ رسیده است.
در یک روز سرد زمستانی که برف شدیدی میبارید به اتفاق دوستم در حال عکاسی بودیم. یک چشممان زمین لغزنده را میپایید و چشم دیگر به دنبال سوژه عکاسی بود. دوربین من کاور مخصوصی داشت و لنز هم از نوع کانن سری ال بود که در شرایط آب و هوایی سخت مقاوم است. اما دوستم با آیفون فر اس در حال عکاسی بود. با خود گفتم ما که این هوای سرد را به جان خریدهام پس چرا با بهترین تجهیزاتمان عکاسی نکنیم و پرسیدم: “چرا با موبایل عکس میگیری؟” پاسخ داد واهمه آسیب دیدن دوربینش را دارد و در ادامه گفت: “دوربین آیفون خیلی خوبه”. آن زمان حرفش را زیاد جدی نگرفتم با این حال به خوبی در خاطرم ماند. پس از مدتی به تعویض گوشی قدیمیام، نوکیا ۶۶۳۰ و خرید آیفون رضایت دادم! همان ابتدا اپلیکیشنهای !Camera و Vintage Cam را نصب کردم و تنها چند روز پس از کار با آنها به عکاسی با آیفون معتاد شدم؛ تا حدی که قید عکاسی با دوربین کامپکت حرفهای که برای عکاسی روزانه در نظر گرفته بودم را زدم. شاید شما نیز هماکنون نظر آن روز من را داشته باشید اما بیشک نظرتان پس از خواندن این مطلب تغییر خواهد کرد.
مزایای آیفونگرافی
ابعاد و وزن کم: بارها شده است با دیدن صحنهای خیرهکننده یا سوژهای افسوس خوردهام که چرا دوربین همراهم نیست. به همان اندازه بارها دوربین و لنزها را بدون اینکه از کیفشان خارج کنم اینور و آنور کشاندهام. اما نظرتان در مورد دوربینی که همواره همراهتان است و اتفاقاً در جیب هم جا میگیرد چیست؟! آیفون این امکان را به شما میدهد که هیچ صحنهای را از دست ندهید.
کیفیت بالای دوربین: دوربین آیفون فر اس یکی از قسمتهایی است که نسبت به مدل پیشین تغییر چشمگیری داشته است. این دوربین به حسگر هشت مگاپیکسل، پردازشگر تصویر قدرتمندتر و دیافراگم ثابت ۲٫۴ مجهز شده که کیفیت بالای عکسبرداری و عملکرد سریعتر حتی در محیطهای با نور کم را به همراه دارد. علاوه بر اینها به کمک اپلیکیشنهای مختلف، آیفون به امکاناتی مانند عکاسی پیدرپی، عکاسی در فواصل زمانی ثابت، سلفتایمر، سیستم تشخیص چهره و پانوراما به مانند دوربینهای کامپکت قابل تجهیز است.
پشتیبانی نرمافزاری و سختافزاری: آیفون و سیستم عامل iOS به واسطه شهرت و محبوبیتش بیش از هر مدل دیگری از پشتیبانی نرمافزاری و سختافزاری گستردهای برخوردار است. به عنوان مثال تنها برای ثبت تصویر دهها اپلیکیشن مختلف وجود دارد. از سوی دیگر علاوه بر شرکت اپل، شرکتهای دیگر وسایل جانبی مختلفی مانند لنزهای کوچک و قابل حمل، مبدلهایی برای اتصال لنزهای دوربینهای حرفهای، کیسهای مخصوص، سه پایه لرزشگیر و فلاش جانبی را برای آیفون عرضه کردهاند.
یکجانشینی دوربین، ویرایشگر و کامپیوتر: یکی از خصوصیات عکاسی با آیفون که بیشتر از همه میپسندم این است که پس از گرفتن عکس، ویرایش و به اشتراکگذاری آن به کمک خود آیفون، بینیاز به کامپیوتر و در هر مکانی حتی زمانی که سوار مترو هستید نیز امکانپذیر است. به عنوان مثال تقریبا هر کاری با اپلیکیشن Snapseed به منظور ویرایش عکس امکانپذیر است. از سوی دیگر شبکه اجتماعی Instagram که به منظور به اشتراکگذاری عکسهای موبایلی طراحی شده هر روز به محبوبیت و تعداد کاربرانش افزوده میشود.
معایب آیفونگرافی
کنار گذاشتن تجهیزات حرفهای: همانطور که در بالا به آن اشاره کردم، آیفونگرافی سبب شده است که این روزها کمتر با تجهیزات حرفهایام کار کنم. درست است که دوربین آیفون از کیفیت بالایی برخوردار است اما با این وجود ضعفها و محدودیتهایی به مانند باقی همنوعانش دارد. به عنوان مثال تنظیمات دستی مانند تنظیم سرعت شاتر یا ایزو وجود ندارد. به علاوه اندازه حسگر آن با کامپکتهای حرفهای و امروزی قابل مقایسه نیست. در هر حال نباید انتظار خیلی زیادی از آن داشته باشید و بایستی هر چیز را در جای خود استفاده کرد.
وجهه غیرمعمول: عکاسی با موبایل و دوربینهای کامپکت علاوه بر حمل آسان نسبت به دوربینهای حرفهای مزیت دیگری هم دارد. آن هم اینکه با آنها بدون هیچ مشکلی در برخی از مکانهای تاریخی و موزهها که اجازه عکاسی با دوربینهای حرفهای وجود ندارد میتوانید عکاسی کنید. اما اگر در جایی باشید که جاذبه توریستی ندارد و با موبایل عکاسی کنید اغلب مردم با تعجب به شما نگاه میکنند! این مسئله در مورد عکاسی خیابانی با موبایل محسوستر است.
کامپکت افسانهای – بررسی دوربین Fujifilm X100
مطلبی که پیش رو دارید در شماره ۳۸ ماهنامه سختافزار به چاپ رسیده است.
بیشک درباره Leica یکی از مشهورترین و قدیمیترین شرکتهای تولید کننده دوربینهای حرفهای خصوصا مدلهای کامپکت شنیدهاید. به عنوان مثال Leica M9 به یک سنسور فولفریم هجده مگاپیکسل از نوع CCD مجهز شده، حدود ششصد گرم وزن دارد و در حدود شش هزار دلار به فروش میرسد! اما اگر بگویم روزی در حال عکاسی با یک دوربین کامپکت بودم و شخصی که Leica M9 به گردن داشت با اشتیاق فراوان در مورد دوربینم پرسید چه حالی به شما دست میدهد؟! بله، دوربین من Fujifilm FinePix X100 بود. این دوربین یکی از بهترین دوربینهای کامپکت حرفهای است که تاکنون ساخته شده و رقیبی برای Leica X1 محسوب میشود. Fujifilm X100 در نمایشگاه Photokina 2010 معرفی شد و حدودا پس از شش ماه به بازار عرضه شد. با این حال به دلیل تقاضای زیاد و به علاوه وقوع سیل در ژاپن عرضه این محصول با مشکلاتی همراه شد. اکنون مدت زیادی از اولین باری که این دوربین را در دست گرفتم و دکمه شاترش را فشردم میگذرد. بنابراین مناسب دیدم که تجربیاتی که در این مدت حین کار کردن با Fujifilm X100 کسب کردهام را برایتان بازگو کنم.
ادامه مطلب »
بامبوهای خانه ما
برای ثبت یک عکس خوب حتما لازم نیست که در خط مقدم جبههای باشید! گاهگاه اتفاقاتی در اطراف محل زندگیتان در جریان هستند که به تصویر کشیدن آنها مجموعه جالبی را نتیجه میدهد. اما بیایید پا را فراتر بگذارید و چرخی در خانه یا حیاط خانه خود بزنید. به عنوان مثال این عکس را ببینید:
این عکس در دو قدمی محلی که هماکنون نشستهام گرفته شده است! داستان از این قرار است که در داخل خانه بطور خیلی بیهدف در حال چرخ زدن بودم که سایههای بلند بامبوهای شانس که در مجاورت پنجره قرار داشتند و نور آفتاب صبحگاهی به آنها میتابید نظرم را به خود جلب کردند. پس از گرفتن چند عکس، عکس بالا به همراه دو عکس زیر را انتخاب کردم و آنها را به کمک Lightroom سیاه سفید کردم.
کامپکتهای حرفهایپسندان
مطلبی که پیش رو دارید چندی پیش در شماره ۲۵ ماهنامه سختافزار و به قلم اینجانب به چاپ رسیده است. اکنون مناسب دیدم که این مطلب را در وبلاگ شخصی خود نیز منتشر کنم. البته توجه داشته باشید که این مطلب در حدود پنج شش ماه پیش نوشته شده است و احتمالا مدلهای معرفی شده، آخرین مدلهای موجود در بازار جهان (و نه ایران) نیستند. به عنوان مثال یکی از حرفهایترین کامپکتهایی که به تازگی به بازار عرضه شده است Fuji Finepix x100 نام دارد که امیدوارم به زودی در مورد آن هم مطلبی بنویسم.
دوربینهای DSLR آرزوی افرادی است که به عکاسی علاقمند هستند و میخواهند بطور جدی به آن بپردازند. همانطور که میدانید این دوربینها نسبت به دوربینهای کامپکت و شبه SLR یا SLR-Like مزیتها و قابلیتهای گوناگونی دارند که از آنها میتوان به امکان تعویض لنز، سرعت راهاندازی بالا (مدت زمان روشن شدن دوربین و گرفته شدن اولین عکس)، سنسور بزرگ و گرفتن عکسها در ISO بالا همراه با نویز کم و بسیاری مورد دیگر اشاره کرد. اما DSLRها محدودیتهایی را نیز برای عکاس به ارمغان میآورند! که اولین و محسوسترین آن اندازه بزرگ یک DSLR است. به عنوان مثال تنها کافیست یک DSLR همراه با یک لنز معمولی را در خیابان و یک بازار دربیاورید تا توجه همگان را به خود جلب کنید! بدین ترتیب اگر مستند اجتماعی کار میکنید سوژهها حس و حالت طبیعی خود را از دست میدهند. از سوی دیگر حمل و نقل این دوربینها به واسطه وزن زیاد و اندازه بزرگ بسیار پردردسر است. مسئله دیگری که به شخصه با آن مواجه بودهام ممنوع بودن استفاده از دوربینهای حرفهای در برخی مکانها و بناهای تاریخی کشور است. در این مواقع بسیار ناراحت کننده است که ببینید سایر بازدیدکنندگان با دوربینهای کامپکت و یا موبایل آن هم با فلاش عکاسی میکنند اما به شما اجازه عکاسی داده نمیشود! این مقدمه را عنوان کردم که بگویم در مواقعی نیاز به یک دوربین کامپکت اجتنابناپذیر است. در واقع بسیاری از عکاسان حرفهای در کنار بدنهها و لنزهای چند میلیون تومانی خود حتما یک کامپکت نیز به همراه دارند. اما کدام کامپکتها برای حرفهایها توصیه میشود؟ آیا میدانستید کامپکتهایی وجود دارند که از قابلیت تعویض لنز پشتیبانی میکنند؟ آیا میدانستید کامپکتهایی وجود دارند که سنسوری به اندازه دوربینهای DSLR دارند؟ برای یافتن پاسخ این سوالها پیشنهاد میکنم این مطلب را که در آن چند کامپکت حرفهای (در محدوده قیمت مشابه) معرفی شده است را مطالعه کنید.
چرا عکس میگیرم؟ – قسمت اول
سوال، سوال سرراستی است اما جواب سرراستی برای آن وجود ندارد! در واقع، توضیح آن همه عشق و علاقه و تمام افکار و ایدههایی که حول عکاسی میچرخد، به شخصه برایم دشوار است! اگر شاید عکاس خبری و یا عکاس جنگ بودم پاسخ دادن به این سوال برایم آسانتر بود. اما قضیه برای کسی که دوست دارد هر نوع سبک عکاسی را تجربه کند و عکاسی را به عنوان بخشی از سرگرمیاش در نظر گرفته متفاوت است. اگر بخواهم دقیق فکر کنم و روی اصلیترین عامل متمرکز شوم، احتمالا ثبت لحظه را به عنوان عامل عکس گرفتنم اعلام کنم. شاید این چیزیست که یک عکس و فیلم قدیمی را از یکدیگر متمایز میسازد و به شخصه عکس را به فیلم ترجیح میدهم. اما عامل دیگری که به ذهنم میرسد، نشان دادن صحنههاییست که از زاویه دید چشم آدمی پنهان میماند و یا صحنههایی که ما به راحتی از کنار آنها عبور میکنیم. در واقع عکس به مانند یک تشدید، توجه بیننده به اطرافش را بیشتر جلب میکند. تشدیدی که محدودیت زبانی ندارد.
در ادامه نظر سایرین را در مورد این سوال خواهید خواند. شما اگر علاقمند هستید که به این سوال پاسخ دهید میتوانید نظرات خود را در از طریق این آدرس ثبت کنید.
ادامه مطلب »
تیشرتهای خفن برای عکاسهای خفن!
امروز در وبگردیهایم به مطلب جالبی برخوردم که در آن Michael Zhang تعدادی تیشرت با طراحیهای جالب برای علاقمندان به عکاسی را در سایت PetaPixel معرفی کرده بود. من نیز مناسب دیدم که این مطلب را با خوانندگان دید نزدیک به اشتراک بگذارم. در ضمن امکان خریداری این تیشرتها با کلیک بر آنها وجود دارد.
چرا عکس میگیرم؟
“من میخواهم صحنههایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشهدار کند و به خطر بیندازد. میتوانی نگاه نکنی، میتوانی خاموش کنی، میتوانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتلها. اما نمیتوانی جلوی حقیقت را بگیری. هیچ کس نمیتواند.”
کاوه گلستان
——————–
فرقی نمیکند عکاس حرفهای و یا مبتدی هستید و یا با چه دوربینی عکاسی میکنید، حتی اگر با چشمانتان تمرین عکاسی میکنید، بیایید احساسات و انگیزه خود را با طرح این سوال به رشته تحریر درآوریم. پاسخ شما میتواند یک کلمه و یا چندین پاراگراف باشد. پاسخها به تدریج در اینجا منتشر خواهند شد. برای درج پاسخ خود اینجا را کلیک کنید.
چالشهای هوا کردن فتوبلاگ شخصی! – قسمت سوم
مدیریت فتوبلاگ به کمک سیستم مدیریت محتوای Pixelpost
مطلبی که پیش رو دارید، مدتها پیش در شماره ۹۸ دو هفتهنامه عصر شبکه به چاپ رسیده است. اکنون مناسب دیدم که این مطلب را در اینجا نیز منتشر کنم. قسمت اول و دوم را در اینجا و اینجا بخوانید. در قسمت بعد در مورد افزونههای Pixelpost که در حال حاضر از آنها در فتوبلاگم استفاده میکنم توضیح خواهم داد.
در قسمت قبل در مورد دلایل راهاندازى فتوبلاگ و چگونگى نصب سیستم مدیریت محتواى Pixelpost بطور کامل صحبت شد. در این قسمت مىخواهم شما را با امکانات و قابلیتهاى این سیستم مدیریت محتوا و چگونگى کار با آن آشنا سازم. در واقع در این مطلب نحوه ارسال عکس به فتوبلاگ، تغییر قالب، کار با Addonها و سایر تنظیمات را آموزش خواهم داد.
ادامه مطلب »
چالشهای هوا کردن فتوبلاگ شخصی! – قسمت دوم
راهاندازى فتوبلاگ در کمتر از پنج دقیقه به کمک Pixelpost
مطلبی که پیش رو دارید، مدتها پیش در شماره ۹۷ دو هفتهنامه عصر شبکه به چاپ رسیده است. اکنون مناسب دیدم که این مطلب را در اینجا نیز منتشر کنم. قسمتهای بعدی این مطلب را نیز بزودی در اینجا قرار خواهم داد. قسمت اول را اینجا بخوانید.
در شماره قبل در مورد مزایا و معایب ساخت و مدیریت فتوبلاگ شخصى صحبت شد و در انتها خواندید که چرا من نرمافزار Pixelpost را براى ساخت فتوبلاگ شخصى خود انتخاب کردهام. در این شماره همانطور که در شماره قبل قول داده بودم مىخواهم شما را با چگونگى ساخت فتوبلاگ شخصى به کمک نرمافزار Pixelpost آشنا سازم. بهتر است نگرانى به خود راه ندهید چون این کار در کمتر از پنج دقیقه امکانپذیر است.
ادامه مطلب »
کمکی که عکاسان میتوانند به زلزلهزدگان ژاپن بکنند
مطمئنم در مورد زلزله و تسونامی یازدهم مارچ ژاپن خواندهاید و دیدهاید. هولناک است! ممکن است بسیاری از ما امکان و موقعیت حضور در صحنه برای کمکرسانی را نداشته باشیم اما هنوز راههایی برای کمک به همنوعانمان وجود دارد. به عنوان مثال میتوانید کمکهای نقدی خود را از طریق این سایت واریز کنید. اما اگر عکاس هستید و امکان خرید آثار شما وجود دارد چه بهتر که برای مدتی سود حاصل از فروش کارهایتان را وقف زلزلهزدگان ژاپنی بکنید. به عنوان مثال در فتوبلاگ من و در زیر هر عکس لینکهایی مربوط به سایت FotoMoto وجود دارد که امکان خرید عکسها را به وجود آوردهاند. در واقع سایت FotoMoto با کسر هزینهای آثار عکاسان را میفروشد و وظیفه چاپ و ارسال عکسها را برعهده میگیرد. در هر حال تا پایان ماه مارچ تمام منافع مالی حاصل از فروش عکسهای اینجانب صرف زلزلهزدگان و آسیبدیدگان ژاپن خواهد شد. بنده قیمتها را تا حد امکان کاهش دادهام (خصوصا Premium Prints) و در جدول زیر میبینید که با خرید هر عکس چه میزان کمک خواهید کرد (به مقادیر زیر ستون Profit دقت کنید. باقی مبلغ توسط سایت FotoMoto کسر میشود).